هوراد جونيهوراد جوني، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

مینویسم برای عزیزترینم

داریم به تولد سه سالگی هوراد جونم نزدیک میشیم

متاسفانه مشغله زیاد بهم اجازه نداده بود که بیام و مطلب بزارم. این روزا واقعا درگیرم . کار دانشگاه، خونه، هوراد و.....این قدر دیر اومدم که شد موقع تولد سه سالگی این پسر طلا. از موقعی که ننوشتم خیلی میگذره.شهریور 94 که ما رفتیم زیباکنار. از اون طرف کنفرانسی توی مشهد بود که چسبیده به زمان رفتنمون زیباکنار بود که ضربتی خودم تنهایی رفتم و برگشتم. از اول مهر هم که ترم جدید شروع شد و ما همش در حال بدو بدو... این دانشجوهای ارشد هم که همه کارشون رو دوش بنده هست....و اما بگم از عشقم. این قدر شیرین زبونه که اگه این زبون را نداشت خیلی موقع ها از کوره در میرفتم. چون کلا بچه سمجیه و رو حرفش پافشاری زیاد داره بطوری که میگی ای بابا بزار تن به خواستش بدم ، ا...
27 بهمن 1394
1